تصویر کاور گفتگو با خانم دکتر پریسا پهلوان

ضمن عرض تشکر و قدردانی از توجه خانم دکتر پریسا پهلوان، با وجود مشغله‌های بسیار در این گفتگو حاضر شدند. به حوزة اهداف بنیادی و تاثیرات آن‌ها در حوزة گالری‌گردانی و کاربرد فعالیت‌های فرهنگی ایشان می‌پردازیم:

گفتگو با خانم دکتر پریسا پهلوان

  • تشکر ویژه از سرکار خانم قدوسی، بانویی که با وجود نابسامانی‌های اخیر این‌چنین اطلاع‌رسانی گسترده‌ای را در عرصه هنرهای تجسمی عهده‌دار هستند. با نگاهی عمیق‌تر تلاش‌های ایشان می‌توان به اهمیت چاپ و نشر کاغذی و اینترنتی ماه‌نامة پیش‌نگاه به عنوان یک مستند تاریخی و ارزشمند برای دانش‌آموخته‌گان هنر و علاقه‌مندان و کلکتورها بیش از پیش پی برد.

به هر حال کار بزرگی است و امید پایداری برای خانم قدوسی و پروژه‌های پیش‌نگاه.

آغاز کلام را به شما می‌سپارم.

  • پریسا پهلوان، متولد آبان 1341 هستم. در سال 1392 باتوجه به تمهیدات و زیرساخت‌هایی که از سال‌های قبل آغاز کرده بودم، موفق به احداث و بنیان‌گذاری گالری ویستا شدم. از آن جایی که نوع فعالیت‌های فرهنگی و ادبی را از سال‌های گذشته دوست داشته‌ام، طبیعتا اختصاص زمان مشخص شده به اجرای این‌گونه فعالیت‌های تجسمی را طبق روال شکل بخشیدم.

بر دوستان اهل ادب و فرهنگ، فرهیخته بودن شما گواهی است بی‌بدیل. باتوجه به علاقة خود در حوزة ورزش و ادبیات امروزه گالری‌داری موفقی هم هستید، چرا گالری‌داری را انتخاب کرده‌اید؟

ایجاد فضایی جدید و معاصر همواره از دغدغه‌های دیرینة من بوده است، تا هنرمندان بتوانند اندیشه‌های خود را در قالب آثارشان به نمایش درآورند. استمرار در پیگیری کار، پیوستگی مطلوب‌تری را در روند نمایش‌ها هم

داشته است و همین که ویستا با نتایج تاثیرگذار مطلوبی روبه‌رو است، برای اعضای ویستا همواره ارزشمند است. البته برنامه‌های جدید هم پیش‌رو می‌باشد.

پیش‌نگاه حرکت بسیار سختی است. نمی‌خواهم نگاه جنسیتی داشته باشم، ایشان ایدة خوبشان را پیگیر هستند و به یک مستند تاریخی به آن نگاه می‌کنم، صرفا یک آگهی اطلاع‌رسان نیست ان‌شاءا... با پرچم‌های به اهتزاز درآمده پیش بروند. متاسفانه در مستندنگاری خیلی ضعیف هستیم. نگاه من به داکیومنت کردن خیلی اهمیت خواهد داشت. یک کشور تهران نیست. همانطور که عمیقا اعتقاد دارم که بایستی برای هنرمندان خارج از تهران هم کوشش‌هایی انجام شود، بسیار به نشر رسانة پیش‌نگاه در شهرستان‌ها هم خوش‌بین هستم.

با وجود حساسیت‌های لازم که در اجرای امور گالری می‌بینید و باتوجه به این‌که جامعه هنرمندان، شما را فرد علمی می‌شناسند، لطفا در مورد تاثیر علاقه‌های پیشین خود بر فعالیت امروزتان بفرمائید.

  • بار ادبیات و فرهنگ عموما در کودکی تا نوجوانی من پربار‌تر و پررنگ جلوه می‌کرد.

خانوادة من بیشتر در حوزة ادبیات فعال بودند و در مدرسة فربد زیر نظر خانم توران میرهادی تحصیلات را ادامه دادم. شانس دانش‌آموز آن مدرسه بودن و تجربه‌های دیگری که پس از آن در ادامة اهداف خود کسب کردم، نقطة عطفی جهت عضویت من در شورای کودک شد و از 1368 سال‌ها می‌گذرد و من همچنان عضو شورای کودک و یکی از حامیان معنوی و مالی شورا هستم.

_

- نادر سیحون، مدیر گالری سیحون

□ در واقع شعبة دیگری از گالری سیحون را که در زعفرانیه بازگشایی نمودیم به دلیل این بود که فضای بزرگتری داشته باشیم که به ما امکان ارائه آثار بزرگتر و متفاوت را بدهد و در ضمن به دلیل مشکلات طرح ترافیک و جای پارک که بسیاری از افراد داشتند آن مکان را افتتاح کرد که در حال حاضر به دلایل شخصی، فعالیت آن را متوقف کردیم.

میزان بازدیدکنندگان و رونقی که در این سال‌ها گالری سیحون2 داشت قابل ملاحظه بود. هر چند آن جا هم به واسطة برنامه‌ها و طراحی یک ایونت (Event) بازدید بیشتری پیدا می‌کرد که درنهایت تصمیم گرفتیم آن جا را تبدیل به یک شوروم (Show room) کنیم.

  • یک اطلاع‌رسانی جامع و پیوسته، را تا چه حد موثر می‌بینید؟

□ اکنون که محل قرارگیری گالری‌ها اغلب در مراکز شهر است ولی سابق در شمال شهر بود که عموماً همکاران هم به ما تاکید می‌کردند که شما هم به سمت شمال شهر تغییر مکان بدهید. البته رفت و آمد در هر صورت مشکل‌تر شده است اما همین که گالری‌ها در یک منطقه، متمرکز باشند و کتاب راهنمایی هم مانند پیش‌نگاه موجود باشد طبیعی است که بازدید از نمایشگاه‌ها راحت‌تر و بیشتر می‌شود به‌خصوص که مانند یک جدول تصویری طراحی می‌شود، بدین ترتیب با مشاهدة برنامة نمایشگاه‌ها بازدیدها صورت می‌گیرد.

ماهنامه پیش‌نگاه که هر ماه با اطلاع‌رسانی در مورد گالری‌ها و برنامه‌های نهاد و موسسه‌های هنری و گاهی معرفی یک هنرمند به شکل رنگی چاپ و انتشار می‌یابد.

در سوابق کاری شما، کار با کودک و احداث مراکز تخصصی برای کودکان دیده می‌شود اهداف و ضرورت‌های خودتان را بیان کنید.

  • از همان سال 68تاکنون مدیریت مراکز کودکان و به‌خصوص پیش‌دبستانی‌ها را داشتم و همین عامل باعث ارتباط نزدیک‌تر با خانم میرهادی هم شد. در هر فرصتی از ایشان می‌آموختم و به شدت تحت تاثیر اندیشه‌های ایشان در میدان آموزش به کودک با جنبه‌های حسی و حرکتی شدم. به هر حال کار را با ایده‌های نوین آغاز کردم و تاکنون هم این مراکز تبدیل به دو شعبه متفاوت شده است. یکی از مراکز ویستا کودک می‌باشد که زیر نظر اورگان دیگری است که امروزه کمی محدود شده است. اما ارتباط با دوستان هنرمند از عوامل مهمتری برای سوق دادن به سمت برنامه‌ریزی‌ برای کار با کودکان هم شد.
  • در پاسخ به قسمت دوم پرسش شما، باید بگویم که از اوایل سال 1386 به فعالیت‌های ورزشی که بسیار در زندگی من جایگاه والایی داشته است روی آوردم و در رشته تای‌چی چوان، به مدت بیست‌وسه سال است که فعالیت دارم و به گفتة دوستان از پیشکسوتان این رشته هستم. تای‌چی از شاخة هنرهای رزمی است و متعادل‌کنندة توان‌های جسمی و عملکرد ذهنی به‌شمار می‌آید که داستان و فلسفه‌های بسیار بلندی دارد و در سال 1395 با تلاش اساتید به‌عنوان داور در مسابقات بین‌المللی وشو چین شرکت کردم.

از همان ده سال گذشته کوشیدم که فضای موثرتری را در تعامل بیشتر با هنرمندان داشته باشم. تمایل به فعالیت‌های نوین همیشه از دغدغه‌های مهم من بوده است که به‌هرحال از سال 91 و 92 ثبات بیشتری گرفت هنگامی که به یادداشت‌های گذشته برمی‌گردم بالغ بر دویست ساعت، جهت مطالعه و تحقیق و پژوهش با گالریست‌ها و حتی گرافیست‌ها و کلیه افرادی که به نوعی مرتبط با فضاهای تجسمی و مسئله گالری‌گردانی بودند زمان گذاشته بودم. حتی با گالریست هایی که خارج از ایران بودند هم گفت‌وگو و ساعات زیادی را در حوزة بحث و واکاوی مسائل مربوطه به این موضوع داشته‌ام. حقیقتا آن‌ها افرادی بودند که در دایرة مطالعاتی من قرار می‌گرفتند. در مورد چالش‌ها، معضلات پیش‌روی آن‌ها و یا مسیرهای مطلوب‌تر بیشتر تمرکز می‌کردم. بدین ترتیب نقطه‌نظرات هنرمندان، مخاطبین و گالری‌دار را به موازات هم می‌سنجیدم.

به هر جهت جمع‌آوری دیدگاه‌ها، تجربه‌های دیگران و مطالعه منابع مطالعاتی متنوع و حفظ آن‌ها در دفاتر یادداشت، تبدیل به یک سیر مطالعاتی میدانی شد. متاسفانه در آن سال‌ها منابع کافی برای تاسیس گالری در ایران، موجود نبود. هر چند که یک منبع به شکل ترجمه توسط یکی از عزیزان در دسترس بود، اما باز هم نیازها و ضرورت‌ها را در راستای اهداف من تامین نمی‌کرد. متاسفانه امروزه در این منابع ضعیف هستیم اما با دسترسی به منابع خارج از ایران و با تهیه و مطالعة کتاب‌ها و منابع غیرفارسی و به هر حال با مطالعة دیگر مستندات و مکتوبات توانسته‌ام به دانش و تجربة فعلی خود اضافه کنم. چالش‌ها و سختی‌های موجود هم، که همچنان باقی است.

■ بنابراین شما، گالری را فراتر از یک مکان با تعاریف قراردادی می‌بینید؟

  • بله. نتیجه اینکه گالری یک سازمان است و طبیعتا برای اداره و حفظ کیفیات ظاهری و باطنی یک سازمان می‌بایستی با مطالعه و مشورت کارشناسان و متخصصان همراه شود. دقیقا به گفته زنده‌یاد خانم توران میرهادی، زمانی‌که وارد شورای کودک شدم، تاکید بر این داشتند که مانند یک دانشجوی تمام‌وقت باید به امور شورای کودک پرداخته شود. دقیقا گالری‌داری هم نیروی تمام‌وقت خود را می‌خواهد که تمام‌مدت نیاز به خواندن و برنامه‌ریزی کردن را می‌طلبد. با نگاه فرهنگی که از آغاز به این ماجرا داشته‌ام، کم‌کم با گسترش دامنة فعالیت‌هایمان دریافتیم که بودجه‌ها و برنامه‌های اقتصادی هم برای رشد و ارتقای سطح کیفیت امور گالری بی‌تاثیر نیست و باید در نظر گرفته شود. هدف من از ایجاد شرایط مطلوب اقتصادی به‌خصوص برای هنرمندان بوده است و این امر با پوشش گالری در مسیرهای سالم اقتصادی امکان‌پذیر خواهد شد.

■ در امور گالری، بیشتر فردیت یا کارگروهی در نظر گرفته می‌شود؟

از همان ابتدا متوجه شدم که بایستی تیمی از مشاورین هنری، رسانه‌ای، شورای انتخاب، مدیر هنری و گرافیست داشته باشیم. البته از چند منظر می‌توان به این امر پرداخت. مسئله هویت از موارد مورد توجه برای اعضاء گروه ویستا از دیرباز تا امروز بوده است.. به‌خصوص وقتی هنرمندی گالری ویستا را جهت نمایش آثارش انتخاب می‌کند، به هر حال پس از پروسه‌ای، آثار به نمایش می‌آید تا از صرف جهت مناسب و مورد قبول با استانداردهای هیئت داوران باشد.

دیدگاه گالری ویستا بر خوانش معاصریت و هنر امروز ایران است. به طبع هنرمندان پیشرویی که صاحب ایده و نوآوری هستند جذب می‌شوند. و مسئله پیش‌رو بودن هنرمند خیلی اهمیت دارد، چه هنرمند نوظهور و چه مستر و قدیمی باشد. گالری ویستا آزادانه از هنرمندان و علاقه‌مندان استقبال می‌کند و هیچ سمت و سویی به هنرمندان در نحوة کارشان و نمایش آثار نمی‌دهد.

چه من و چه مشاورین مجموعة ویستا، هرگز سلیقه مورد توجة بازار و اقتصاد را بر هنرمندان تحمیل نمی‌کند. این با در نظر گرفتن چهارچوبی که برای هویت بصری گالری قائل هستیم، در کنار هنرمندان پیشنهادات و نقطه‌نظرها را خواهیم داشت و این ارتباط بایستی براساس یک رابطة دوسویه از احترام متقابل گرفته تا اعتماد متقابل باید در نظر گرفته شود. همدلی، مشارکت و اصل شفافیت‌ها، اصولی هستند که ضمانت بیشتری را برای گستردگی دامنة گالری و ارتباط متقابل آن با جامعه و موجب می‌شود بیشتر برای گالری باشد خوشبختانه فیدبک وضعیت هنرمندان همیشه ما را تشویق به کار داشته است.

  • پویا بودن و زنده بودن گالری ویستا را در چه می‌بینید.

تعامل بین ما و هنرمندان این جا هم مفهوم دارد. به‌طور مثال حضور هنرمندان پیشکسوت اغلب در طی ارائه و نمایش آثارشان نسبت به هنرمندان جوان‌تر بیشتر است. هر چند اهمیت حضور آن‌ها را بارها متذکر می‌شویم. اما اغلب در طی برنامه‌های هنرمندان خودم هم حضور دارم.

البته اغلب تاکید من بر حضور مستمر هنرمندان به جز شب افتتاحیه در روزهای دیگر طی گالری می‌باشد. حتی در سایت گالری ویستا، فضایی را برای نمایش آثار هنرمندان و زمان و خاتمة کلاس‌هایشان دیده‌ایم. حتی اخبارهای دیگر که مربوط به خود هنرمند است، ما نزد فعالیت دیگری که در موقعیت دیگری در حال انجام شدن است، همه را از آن‌ها می‌گیرم و نمایش می‌دهم.

و در صفحه نیوز تمام اخبار هنرمندان چه پس از اتمام نمایش و چه در حین نمایشگاه مثلا از آن‌ها دریافت می‌کنیم و روی سایت برای آن‌ها نمایش می‌دهیم. گاهی دوستان خودشان مطلب را اطلاع می‌دهند و یا گاهی به درخواست خودشان ما را به صفحه اینستاگرامشان هدایت می‌کنند. اغلب در سایت کارهای هنرمندان و اخبارشان را طبق میل و رضایت خودشان می‌گذاریم و در مورد هنرمندانی که نمایشگاه انفرادی هم دارند، بس اغلب با مشاورة اعضای تیم ویستا، مجدد آنها را برای یک الی دو سال بعد جت نمایش آثارشان در نظر می‌گیریم.

■ آیا به جز نمایشگاه‌های انفرادی و گروهی که برنامه‌ریزی می‌کنید، پروژه‌های جنبی دیگر هم دارید یا خیر؟

  • البته ویستا علاوه بر نمایش آثار هنرمندان، در پروژه‌های جنبی و خارجی هم فعال است مثلا پروژه هنر برای صلاح را برگزار کردیم که در موسسه برگزار گردید. ضمن اینکه عموما داشتن کاتالوگ‌ها خیلی مهم است از این طریق هنرمندان را مجددا دعوت به حضورشان به پروژه‌ها خواهیم داشت. دو سال گذشته با ایکوم که شورای عالی موزه‌ها می‌باشد دیدار و برنامه داشتیم. سال 95 و 96 طی جلسات گالری ویستا را دعوت کرده بودند که هدف کلی از برگزاری ایکوم، ارتباط بیشتر گالری‌ها و وزارت فرهنگ بود.

حضور در برنامه‌ها را خیلی جدی می‌گیرم هر چند سال دومی که ایکوم برگزار شد با حضور بیشتر گالری‌ها مواجه شدم.

شورای عالی موزه‌ها و میراث فرهنگی اهداف مختلفی دارند ولی از نظر من دریچه‌ای است که برای هنرمندان از این طریق گشوده می‌شود که آثارشان بیشتر هم دیده شود.

به هر حال جز گالری‌دارهایی بودم که نمایشگاه نقشبند را طبق شعار شورای جهانی برگزار کردم و هنرمندانی‌ برگزیده شدند که نقوشی ایرانی و در آثارشان مورد مطالعه قرار داده بودند خوشبختانه از استقبال کم‌نظیری برخوردار شد.

در سال 96 هم یک نمایشگاه انفرادی از یک هنرمند در ایکوم گذاشتیم که با تم تهران بود. به طور کلی تمایل به همکاری‌های گروهی دارم. کارها با هنرمند اصولا تمام می‌شود. از آرشیوها و فعالیت‌ها و کاتالوگ‌ها را بازبینی می‌کنیم. گاهی خرید آثار پس از اتمام نمایشگاه‌ها خواهد بود. گاهی چندین ماه هم گذشته است که ما با هنرمند تماس خواهیم گرفت و یا از کارهایی که داشته باشیم ارائه خواهیم داد. به هر حال زیرساخت‌ها برای نمایش آثار در پیوند با گالری همیشه مورد توجه ما است. طبیعتا فرآیند نمایشگاه‌ها را تمام شده نمی‌بینیم.

  • تا چه مقدار توانسته‌اید به اهداف فرهنگیتان برسید؟

با مراجعه به مستنداتم، می‌بینیم که توانسته‌ام به اهداف پنج -شش سال گذشته برسم.

به هر حال باتوجه به اینکه تحصیلات تکمیلی من در حوزة مدیریت است بایستی گالری به مثابه یک فرآیند از عوامل مهم و حساب شده محسوب شود. حتی نمودار و ساختاری می‌کشم که طبق آن بتوانم به همة جزئیات بپردازم. ضرورت و الزامات فرهنگی را جدای از مردم و کشور نمی‌بینم و به کوشش بیشتر ادامه می‌دهم.

به زودی بخش امور بین‌الملل را در گالری ویستا فعال خواهیم کرد همچنین برای سومین بار قصد داریم که جایزة هنر ویستا را برگزار کنیم، ما با تاکید بر اینکه این جایزه به ایدة هنرمند اختصاص یافته است و آیندة روشنی برای ایران با این جریان دامن زده شده، خواهم دید که البته سازوکارهای خودش را خواهد داشت و در فراخوانی با وجود هیئت داوران، برای ساخت و تولید کار هنرمند، جایزه خواهیم داشت. ممکن است که این ایده هنرمند انفرادی و یا گروهی اجرا شود.

برای گالری ویستا حمایت‌های تبلیغی مهم بوده است. از هنرمند همیشه حمایت کرده، مجوز نشر ویستا را هم گرفته‌ایم که ویژگی‌ مهم این نشر برای هنرهای تجسمی است.

بالطبع منتظر فعالیت‌های هنرمندان هستیم. بایستی اهداف نشر ویستا را بسنجیم. و اشاره دیگر به گالری ویستا پلاس داشته باشم که به‌عنوان کوچکترین گالری در تهران است. مرزی برای این گالری ندیده‌ایم. بستر آن را تجربی در نظر گرفته‌ایم. همیشه فعال است که بیشتر فضای تجربی با استفاده از هنر پیش‌رو را برگزیده‌ایم. البته ویستاپلاس فضای خاص را برای مخاطبین در نظر گرفته شده است. از سال 93 ویستا پلاس کارکردش را به‌طور جدی داشته است. ولی اصولا از نمایشگاه‌هایی که کیوریت شده باشد همیشه استقبال می‌کنیم و دلم نمی‌خواهد که آثار گردآوری باشد اما در کل بایستی با متن‌های جهانی پیش برویم و بایستی عمیق‌تر دید.

آرزوهای نیک برای علاقه‌مندان و دوستداران هنر....

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *