تصویر اسکن شده از روزنامه ثروت - شماره 1820

روزنامه ثروت - شماره 1820 - 5 اردیبهشت 1403

اوسفریت
او سفریت (سُ‌رِ)

غزال زارع

عربی آن «سفره» است یا شاید اصل آن از فارسی میانه Usufrit  به معنی پیشکش، نذر، از اوستایی Usafriti.
پارچه‌ای که هنگام غذا خوردن، خوردنی‌ها را روی آن می‌چینند.

تغذیه و حواشی آن از مسائل پرحاشیه‌ی انسان شهری معاصر است. از تنوع رژیم‌های غذایی گرفته تا اهمیت تهیه و توزیع منابع اولیه، نحوه‌ی طبخ و سرو خوراک، هر یک به موضوعی جداگانه برای بحث بدل شده‌اند. فرآیند تحول تغذیه‌ی بشر، راه درازی پیموده تا به وضعیت کنونی رسیده و به نظر می‌رسد این پویایی را هیچ‌گاه سر ایستادن نباشد.

با ظهور رستوران‌ها، مواد اولیه، اشیاء و ملزومات سفره می‌توان مشاهده نمود که سبک خوراک نیز از این تغییرات مبرا نبوده و خصوصاً در دهه‌های اخیر شاهد تحولات بسیاری بوده است. سفره در فرهنگ ایران و دیگر کشورها تعیین‌کننده‌ی جغرافیایی است که یک خانواده یا گروهی را کنار هم جمع می‌کند.

سفره در فرهنگ عام و بین مناطق مختلف، معانی، تعابیر و کارکردهای مختلف و متفاوتی داشته است. در گذشته سفره‌ها اغلب پارچه‌ای بوده‌اند. رفته‌رفته با ارتقاء صنایع نفتی و پتروشیمی، سفره‌های نایلونی وارد میدان مصرف مردم شد. با رشد صنایع و سرعت در زندگی روزمره، عوارض جانبی بر بدنه‌ی فرهنگ، سلامت جامعه و محیط زیست ایجاد کرد.

پروژه‌ی حاضر بعد از سه سال پژوهش و فعالیت کارگاهی و گفت‌وگو با هنرمندان شکل گرفته است. محوریت مطالعه‌ی من از فرهنگ عامه با رویکرد معاصر می‌باشد که در چنین دیدگاهی، ارتباط هنر با تکنولوژی نیز مورد بررسی قرار می‌گیرد و در بخش‌هایی کار مهندسی و فنی را نیز شامل شده است. این پروژه‌ی تجسمیِ پژوهش‌محور در حقیقت از منظر استعاره به خلق رسیده است. هرچند به مثابه‌ی «رسانه‌ی نو» سنجیده شد، اما یک کل به‌هم‌پیوسته به شمار نمی‌رود و کوشش هر هنرمند متناسب با واکنشی است که طی جلسات شفاهی و دیداری و سیر مطالعه‌ی من، و البته تلفیقی با آنچه دیده و درک کرده، شکل گرفته است.

از هنرمندانی که تأثیرگذار در این پروژه بودند: جون پایک، آبراموویچ و شیکاگو کوبوت.

آغاز این پروژه با تداوم عرصه‌ی خصوصی زندگی من می‌باشد و رفته‌رفته به پرسش‌گری و دغدغه‌های کل یک جامعه — نه فقط تهران بلکه دیگر کشورها — پرداختم. در واقع بار دیگر به یک پروژه‌ی تجربه‌گرا (experimental)  پرداختم.

تصویر اسک شده از روزنامه ثروت - صفحه 8 - مقاله چاپ شده تحت عنوان "اسفریت"

از نقطه‌ی آغاز، به داکیومنت کردن همیشه فکر می‌کنم و سپس خاصیت ویژوال و در نهایت نوشتن پروپوزال را در نظر می‌گیرم. کوشش من بر تعامل با هنرمند است و برای من مفهومی از کولبریت(collaboration)  را داراست و این مفهوم بسیار برای این پروژه سازنده بوده است. انتخاب فضایی که مانند یک خانه باشد آن‌قدر اهمیت داشت که ترجیح دادم در فضایی مانند یک گالری شسته‌ورفته نباشم.

چیدمان: سفره خاموش روشن می‌شود، ۱۶ متر – غزال زارع
چیدمان: عکس، پارچه، میز و نمونه‌هایی از واکسن Covid –  سارا ساسانی

با توجه به اینکه بودِ کار من بر امر غذا خوردن و دلالتی بر یک امر مهم اجتماعی دارد که متأسفانه امروزه به دلیل شرایط اقتصادی، کار تمام‌وقت و فقدان روابط خانوادگی و کاهش جمع‌ها به عناوین مختلف از دست رفته است. امروزه سفره‌ها مانند قبل گشاده نیست و محدود و کوچک‌تر شده است. پول غذا گاهی بیش‌تر از لباس و دیگر هزینه‌هاست.

در جوامع، طعام و سفره و دیگر عناصر مانند ظروف و حتی آدابی که دارند منجر به فرهنگ‌سازی شده است. حتی طعم ادویه‌ها، لباسی که در مناسک سفره پوشیده می‌شود، سازی که نواخته می‌شود و حتی حضور یا غیاب افراد مشخص، تعیین‌کننده‌ی سفره و مجلس می‌شود. نه تنها روزمرگی بلکه ریشه‌های یک فرهنگ و نکات بسیار مهمی از اوضاع روز به آشکاری می‌آید.

برهم‌کنش بودن هر اثر، نحوه‌ی چیدمان و ایده‌ی کیوریتوری باعث شد تا خود شیء را زیر سؤال ببرم. حضور و تعامل مخاطب با کلیت فضا برای من بسیار ارزشمند است. دقیقاً آلترناتیوهایی که سنجیدم باعث برانگیخته شدن حس خاطره و همزادپنداری شده است.

هنرمندانی که در این پروژه همکاری داشتند:
افسانه سلیم‌بیاتی، المیرا ابوالحسنی، آنیتا هاشمی‌مقدم، سارا ساسانی، سارا کشمیری، ستاره حسینی، سمیرا پهلوانی، فریده عبادی، غزال زارع، مریم و میترا اردلان و ایمان راد (یک نسخه‌ی پرینت‌شده از کار ایمان راد در این پروژه به نمایش درآمد که اصل آن در بریتیش میوزیوم است).

این پروژه‌ی تجسمی پژوهش‌محور، از ۲۹ دی‌ماه تا بهمن ۱۴۰۲ در گالری دیدار، تهران به نمایش درآمد.

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *