کاور مصاحبه غزال زارع و نادر سیحون

پس از ورود به خیابان وزراء، رنگ سبز- آبی بنای پرخاطره کانون پرورشی فکری کودک تحمل گرمای غیرقابل توصیف مرداد 97 را آسان‌تر می‌سازد. هر چند بی‌نصیب از رایحه دلپذیر شیشه‌های رنگین عطر هم نمی‌توان ماند. کوچه چهارم، گالری سیحون، جایی که یکی از مأمن‌های صمیمی برای هنرمندان، از دیرباز تاکنون بوده است. با ورود به فضایی مربع‌شکل، قصه‌های بلند در سکوتی عمیق با همان متانت همیشگی و دل‌پذیر، فرا می‌خواندت.

مصاحبه غزال زارع و نادر سیحون

  • ضمن تشکر از حضور صمیمانه شما برای این دیدار، با معرفی بیشتر خودتان، از گذشته تا به امروز آغاز می‌نمائیم...

□ متولد آذرماه (1338)، در تهران. از کودکی همواره در کنار پدر و مادرم در همان فضایی که تجربه‌هایشان را بکار می‌گرفتند، در رفت و آمد و گذار بودم. هفت سال داشتم که گالری سیحون به همت خانواده من گشایش یافت، متأسفانه از مراسم و تجربه‌های آن سال (1345)، چیز خاصی به خاطر ندارم.

گالری در خیابان جمهوری فعلی قرار داشت. در فضای همان بنایی بود که بخشی از آن دفتر کار پدر و طبقة دیگر آن هم به شکل مسکونی برای زندگی خودمان در نظر گرفته شده بود. در واقع همه چیز در آن ساختمان می‌گذشت.

چهارده سالگی، برای من آغاز زمانی بود که ایران را به مقصد سوئیس به مدت پنج سال، جهت ادامه تحصیل ترک کردم و بعد از آن در سال (1980)، به مدت بیست سال در فرانسه اقامت گزیدم.

متاسفانه دهه هشتاد در کشور فرانسه، فضای خیلی مناسبی به‌خصوص از نظر ادامه تحصیل در رشته معماری نبود، و طبق راهنمایی‌های تعدادی از اساتید معماری فرانسه که همدوره پدرم بودند بهترین گزینه برای این رشته در آن زمان دانشگاه‌های آمریکا بودند.

از سوی دیگر، موانعی هم برای اخذ ویزای آمریکا در آن تاریخ به‌ وجود آمده بود. به ناچار همین عامل باعث شد که به تنها گزینه باقی مانده یعنی ادامه تحصیل در فرانسه اکتفا کنم. خوشبختانه بخشی از دانشگاهی در آن تحصیل می‌کردم، پارسن‌اسکول‌آف دیزاین (Parson school of design) نام داشت، که بیشتر دانشجوها، به موازات واحدهایی که بایستی می‌گذراندند، می‌توانستند واحدهای اختیاری نیز طبق علائق و سلیقه‌های بصری خود در پارسن اسکول آف دیزاین اخذ کنند. یکی از فاکتورهای مهم من، کار کردن در این بخش از دانشگاه شد.

  • آیا در این مدت از خانواده‌تان و روند کار گالری سیحون اطلاعی داشتید یا خیر؟ بیشتر منظور از رویکرد فضای تجسمی و حرفه‌ای ...

□ بله، در طی همان سال‌ها مادر به آن جا رفت و آمد داشتند و در هر سفر تعدادی از آثار هنرمندان ایرانی را با خود جهت نمایش و معرفی به فرانسه می‌آوردند. متاسفانه آن سال‌ها، اغلب ایرانی‌های مقیم فرانسه تمایل زیادی به خریدن آثار هنرمندان ایرانی را نداشنتد و گاهی حتی خرید یک پوستر از آثار هنرمندان معروف غیرایرانی را ترجیح می‌دادند و متقاعد کردنشان، باتوجه به مناسب بودن قیمت آثار ایرانی خیلی دشوار و در مواردی غیرممکن بود.

  • پس از اتمام تحصیل، چه برنامه‌ای برای آینده‌تان داشتید؟ باتوجه به اینکه دوستان و همکاران پدرتان هم که در بوزار فرانسه درس خوانده بودند وضعیت تحصیل و اقامت در فرانسه را برای شما خیلی تائید نکرده بودند.
_

- نادر سیحون، مدیر گالری سیحون

□ در واقع شعبة دیگری از گالری سیحون را که در زعفرانیه بازگشایی نمودیم به دلیل این بود که فضای بزرگتری داشته باشیم که به ما امکان ارائه آثار بزرگتر و متفاوت را بدهد و در ضمن به دلیل مشکلات طرح ترافیک و جای پارک که بسیاری از افراد داشتند آن مکان را افتتاح کرد که در حال حاضر به دلایل شخصی، فعالیت آن را متوقف کردیم.

میزان بازدیدکنندگان و رونقی که در این سال‌ها گالری سیحون2 داشت قابل ملاحظه بود. هر چند آن جا هم به واسطة برنامه‌ها و طراحی یک ایونت (Event) بازدید بیشتری پیدا می‌کرد که درنهایت تصمیم گرفتیم آن جا را تبدیل به یک شوروم (Show room) کنیم.

  • یک اطلاع‌رسانی جامع و پیوسته، را تا چه حد موثر می‌بینید؟

□ اکنون که محل قرارگیری گالری‌ها اغلب در مراکز شهر است ولی سابق در شمال شهر بود که عموماً همکاران هم به ما تاکید می‌کردند که شما هم به سمت شمال شهر تغییر مکان بدهید. البته رفت و آمد در هر صورت مشکل‌تر شده است اما همین که گالری‌ها در یک منطقه، متمرکز باشند و کتاب راهنمایی هم مانند پیش‌نگاه موجود باشد طبیعی است که بازدید از نمایشگاه‌ها راحت‌تر و بیشتر می‌شود به‌خصوص که مانند یک جدول تصویری طراحی می‌شود، بدین ترتیب با مشاهدة برنامة نمایشگاه‌ها بازدیدها صورت می‌گیرد.

ماهنامه پیش‌نگاه که هر ماه با اطلاع‌رسانی در مورد گالری‌ها و برنامه‌های نهاد و موسسه‌های هنری و گاهی معرفی یک هنرمند به شکل رنگی چاپ و انتشار می‌یابد.

  • نقطه‌نظرتان در مورد تغییر کاربری برخی از بناهای قدیمی به گالری چیست؟

□ البته امروزه فضاهای گالری‌ها، به شکل استاندارد آن بهبود پیدا کرده است و با سرمایه‌گذاری‌های غنی‌تر، یک فضا را به گالری تبدیل می‌کنند. سال‌های قبل، اغلب، از آپارتمان‌ها برای ایجاد فضاهای گالری‌ها استفاده می‌شد. تنها گالری (آن) از ابتدا با هدفمندی گالری طراحی و ساخته شد. البته گالری ایرانشهر هم فضای بسیار مطلوبی دارد.

  • به سوال شما برمی‌گردم که چرا امروز احداث گالری‌ها بیش‌تر شده است، درسته؟

□ به هر حال پس از اتفاقات اخیری که در حراجی‌های خارج از کشور افتاد، به‌خصوص فروش و بالا رفتن سطح اقتصادی هنر در خارج از ایران به‌واسطه آثار هنرمندان ایرانی از دلایل مورد توجه برای سرمایه‌گذاری بر بنیان‌ و احداث گالری‌ها شد. بدین ترتیب موجی به وجود آمد که خیلی از افراد ناآگاه و غیرمتخصص هم وارد بازار هنر شدند. در نتیجه جامعة هنر با سودجویانی روبه‌رو شد که با خریداری آثار هنرمندان به قیمت‌های خیلی ارزان و ارائه آن‌ها در حراجی‌ها با قیمت گران‌تر به سود کلان‌تری رسیدند.

از طرفی این‌گونه فرآیندها اقتصادی هنر و از طرف دیگر سهل‌الوصول شدن دریافت مجوز برای گالری‌ و نبودن مشاورین هنری و یا عدم به‌کارگیری مشاورین هنری در گالری‌ها، طبیعتا بازار آشفته‌ای را به وجود آورد.

در کل نظارت بر چنین اموری در حوزة اقتصاد هنر خیلی پیچیده و کامپلکس (complex) است و نظارت بر چنین وضعیتی عملاً خیلی کار آسانی نیست. برخی از گالری‌ها هم با پشتوانة مالی وارد بازار می‌شوند و سپس هم خیلی زود از این عرصه کنار می‌روند. به هر حال گالری‌داری کار خیلی ساده‌ای نیست. چراکه یک اثر هنری جزء الزاماتی نیست که در هر خانه‌ای وجود داشته باشد در حالی‌ که از ملزومات هر خانه‌ اسباب و اثاثیه‌های کاربردی می‌باشد. اما وجود نقاشی در یک خانه به‌عنوان یک شیء لوکس به حساب می‌آید...

به هر حال یکی از محاسن مورد توجه در رابطه با مرکز هنرهای تجسمی که به راحتی مجوز صادر می‌کند این است که هر چه تعداد گالری‌ها در هر منطقه و خیابان بیشتر باشد، پرواضح است که تعامل مردم و هنرمندان و گالری‌ها بیشتر خواهد شد. اما ای کاش مرکز هنر‌های تجسمی از گالری‌های جدید و بی‌تجربه در حوزه هنری بخواهد که یکی از الزامات برای دریافت مجوز، معرفی و داشتن یک مشاور هنری نیز می‌باشد و در غیر اینصورت خود مرکز مشاوری را به آنها معرفی کند که یا به صورت پاره وقت و یا تمام وقت تا مدتی با آنان همکاری کند. این امر حد اقل باعث می‌شود که در انتخاب هنرمند و قیمت‌گذاری آثار راهنمائی‌های لازم صورت گیرد.

  • قالب و محتوا، در گزینش آثار چه تاثیری در پیش‌برد اهداف سیحون داشته است؟

□ در گذشته انتخاب و نمایش آثار به عهده خانم سیحون بود و بعد از ایشان من طبق معیارهای خودم این کار را انجام می‌دادم. در چند سال اخیر تصمیم گرفتیم که تیمی تشکیل دهیم تا از نظر هنرمندان پیشکسوت نیز در این مورد استفاده شود. در این صورت دیگر سلیقه گالری‌دار فقط ملاک نیست. به غیر از سوژه و منحصر به فرد بودن کار، مسئلة تکنیک و اجرای خوب برای من بسیار حائز اهمیت است.

اغلب گالری‌هایی که خیلی هم تجربه کافی و لازم ندارند، در انتخاب و برپایی نمایشگاه‌ها خیلی موفق نیستند حتی در بعضی موارد می‌شنویم که به غیر از درصد گالری اجاره‌ نیز دریافت می‌کنند.

انتخاب آثار مرحله اول است ولی مهم‌تر از آن کار با هنرمندانی است که بتوانند اخلاق حرفه ای را بیاموزند. این مسیر یک طرفه نمی‌باشد و برای موفق بودن، هر دو طرف می‌بایست به صورت حرفه‌ای عمل کنند.

اصولا ارائه و فروش آثار می‌بایست به واسطه گالریست و یا Agent  صورت بگیرد و هنرمند کوچکترین دخالتی در این امر نکند و متمرکز به خلق آثار باشد. نهایتا قیمت‌گذاری نیز از طریق این دو انجام می‌شود. امروزه متاسفانه بسیاری از هنرمندان یا در آتلیه‌هایشان و یا در فضاهای مجازی اقدام به فروش آثار می‌کنند و این اتفاق می‌تواند در پیشرفت آنان تاثیر گذار باشد. زیرا اکثرا با قیمت‌هایی متفاوت از گالری‌دار و یا Agent  یک سوء تفاهم برای خدیدار به وجود می‌آورند.

  • در مورد حراج‌های آنلاین و ارزیابی مالی برای یک اثر، چطور فکر می‌کنید؟

□ حراج‌های آنلاین که فعلا توانسته موثر باشد هر چند که در حال حاضر حراج آنلاین‌ گالری سیحون متوقف شده است. چراکه در ارسال و پست کردن محصولات، عوامل بازدارندة‌ اقتصادی هم رخ می‌دهد. هنرمندان بایستی ‌کوشش‌های گالریست و ایجنت خود را در نظر بگیرند که متاسفانه اغلب خیلی کم به این مسئله اهمیت می‌دهند. من در این سال‌ها کوشیده‌ام که گالری سیحون با حفظ تداوم برنامه‌ها و تکوین قوانین سالم اقتصادی برای آثار به یک ثبات نسبی برسد متاسفانه گذاشتن تخفیف‌ها و یا شایعه‌پراکنی‌هایی از جمله قیمت‌های کاذب، نه‌تنها بازار نقاشی را رونق نمی‌بخشد بلکه مشتری‌ها و طالبان قدیم و جدید را از خریدن آثار باز نگه می‌دارد.

مادامی‌که قیمت‌های غیرحقیقی به وجود می‌آورند، هماهنگی با بازار از بین می‌روند. گاهی، خود هنرمندان با پیشنهادهای غیرمعقول قیمت‌ها، باعث می‌شوند گالری‌های غیرحرفه‌ای قیمت‌ها را قبول نمایند و یا خود گالری‌دارها با افزایش قیمت‌ها صرفا جهت بالا رفتن سودشان، حبابی از قیمت‌های غیرحقیقی به وجود بیاورند.

حبابی از قیمت‌های کاذب در بازار هنر به وجود آمد.

جای تأسف است که این قبیل از قیمت‌های کاذب، عرف شده است و با قیمت‌گذاری‌های غیرکارشناسانه و غیراستاندارد و به موازات آن با در نظر گرفتن تخفیف‌هایی که مانند سوپاپ برای جذب مشتری عمل می‌کند به مرور حالتی از تمسخر و بی‌ارزشی را ایجاد می‌کند ولی در نهایت خود گالری‌دار می‌توانند قیمت‌های واقعی را رقم بزند و اعتقادی به قیمت‌گذاری توسط افراد غیرمتخصص و ناآگاه ندارم.

درنهایت این شخص من است که می‌داند قیمت را چگونه تعیین کنم و به مرحلة فروش برسانم و قیمت یک اثر به واسطه پروسه‌ای شکل می‌گیرد که از ابتدا هنرمند به فروش آن توسط گالری‌دار و یا خودش انجام داده است و در چنین شرایطی مداخله دیگران در بحث قیمت‌گذاری اختلال در آینده کاری آن هنرمند یا آن اثر هنری و یک جامعه ایجاد می‌کند.

به هر حال نبایستی با ترفندهای متفاوت قیمت‌های پنهانی ایجاد کرد. این‌گونه رفتارها بسیار تاثیرگذار خواهد بود و عدم تعادل در قیمت‌ها ایجاد می‌شود و من فکر می‌کنم که مرکز هنرهای تجسمی بایستی سیاست‌گذاری منظم‌تری برای قیمت‌ها داشته باشد.

در کشورهای جهان اول، کتاب‌های راهنمایی موجود است که با مراجعه به آن می‌توان حدود قیمت آثار هنرمندان را بررسی کرد. در این نوع کتاب‌ها کُت‌های (quota) هنرمندان است و در تاریخ‌های متفاوت، قیمت‌های کلی فروش هنرمند در هر تاریخی در آن قید شده است و جامعة هنری ایران چنین نظارتی را می‌طلبد. پرواضح است که تهیه یک چنین کتابی بسیار سخت است اما در نظر بگیریم چنانچه که قیمت‌ها سلامت و صحیح باشند دیگر نیازی به تخفیف‌های کلان وجود ندارد...

  • آیا با داشتن اتحادیه و یا اصنافی برای هنرمندان و گالری‌ها موافق هستید؟

□ بله... زمانی‌که صنفی برای گالری‌ها ایجاد بشود از هر جهت نظارت حرفه‌ای و اخلاقی بیشتر می‌شود مثلا صنف‌های مختلف وجود دارد مانند صنف مهندسین... حتی چنانچه تخلفاتی مانند کپی کردن از آثار قدیمی و از این قبیل موارد پیش آید وجود اتحادیه‌ای از جنس خود هنرمندان و یا کارشناسان هنری رسیدگی خواهد کرد و طبیعی است که به تمام اینگونه از کارشکنی‌ها بیشتر توجه می‌شود. البته که در کشور ما با کمبود کارشناس هنری مواجه هستیم. و انگشت شمار کارشناسانی که در این حوزه فعالیت می‌کنند اکسرا به شکل تجربی این کار را آموخته‌اند و مدرک کارشناسی و آکادمیک هم ندارند. یکی از تنها کارشناسان رسمی که من می‌شناسم‌ آقای حسین کاشیان[1] هستند که سالیانی در موزة هنرهای معاصر فعالیت می‌کردند. کارشناسی آثار، خود یک علم و تخصص لازم دارد. باتوجه به میزان سابقة زیاد خودم و خانواده‌ام در گالری‌داری و شناخت آثار و شناخت تکنیک و قلم هنرمندان، هیچوقت خودم را به عنوان کارشناس معرفی نمی‌کنم.

اخیرا آقای جاوید رمضانی[2] که مرمت آثار را انجام می‌دهند، دستگاهی وارد کرده‌اند که به وسیلة اشعة مادون‌قرمز، اصالت یک اثر را می‌توانند تشخیص ‌دهند.

  • در انتخابات خود بیشتر طرفدار هنرمندان جوان هستید و یا هنرمندان قدیمی‌تر و اساتید؟

یکی از مهمترین اهداف گالری سیحون حمایت از هنرمندان جوان و پیدا کردن هنرمندان با استعداد است. نمی‌توان کلمه طرفدار را اینجا استفاده کرد به دلیل اینکه هنوز اگر بخواهیم نمایشگاه خاصی را در هر کجای دنیا برای معرفی هنرمندان ایران برگذار کنیم نمی‌توانیم از هنرمندان پیشکسوت بگذریم. بسیاری از آنها افتخار هنر معاصر ایران هستند.

 به همین دلیل اغلب گالری‌ها و نهادها از وجود هنرمندان قدیمی‌تر و اساتید استفاده می‌کنند. ما در افتتاحیه گالری سیحون2 از جوان‌های مطرح جهت نمایش آثارشان دعوت کردیم. هنرمندان جوان با استعداد یا (Emerging Artist).

در حراجی‌هایی مانند ساتبیز(Sotheby's)، کریستیز (Christies)، درواو (Hôtel Drouot)، ادق (Ader) و فیلیپس (Phillips) هم بیشتر از آثار هنرمندان قدیمی انتخاب می‌کنند..

در پایان، وجود کارشناسان هنر و آگاه و افراد دلسوز و صادق برای جامعه هنر ایران ضروری است. و اگر قصد بر این باشد که بازار هنر رونق بخشیده شود و گالری‌ها تداوم خود را به شکل مثبتی حفظ کنند، صرفا تجربه کافی نیست، بلکه دانش و نظارت به عملکرد هنرمندان و مجموعه‌داران نیز حائز اهمیت است.

با آرزوی موفقیت برای پیش‌نگاه...

پیش‌نگاه - غزال زارع - تابستان 1397

_

[1] -  حسین کاشیان: متولد 1342، خوشنویس، نگارگر

[2] - جاوید رمضانی: متولد 1343، دکتری فلسفه، مدرس دانشگاه

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *